معنی فارسی prodramatic

B1

مربوط به یا توام با درام یا تئاتر، با تأکید بر احساسات شدید.

Relating to drama; characterized by emotional intensity or theatricality.

example
معنی(example):

اجرای هنری او تماشاگران را جذب کرد.

مثال:

Her prodramatic performance captivated the audience.

معنی(example):

ارائه‌ی پرشور به طور مؤثری مسائل کلیدی را برجسته کرد.

مثال:

The prodramatic presentation highlighted the key issues effectively.

معنی فارسی کلمه prodramatic

: معنی prodramatic به فارسی

مربوط به یا توام با درام یا تئاتر، با تأکید بر احساسات شدید.