معنی فارسی prodromus

B2

پیش در، نشانه‌ها و علائمی که قبل از ظهور اصلی بیماری به وجود می‌آید.

The initial signs or symptoms occurring before the typical presentation of a disease.

example
معنی(example):

پیش در یک سرماخوردگی اغلب شامل عطسه و آبریزش بینی است.

مثال:

The prodromus of a cold often includes sneezing and a runny nose.

معنی(example):

شناسایی پیش در می‌تواند در درمان زودهنگام کمک کند.

مثال:

Identifying the prodromus can help in early treatment.

معنی فارسی کلمه prodromus

: معنی prodromus به فارسی

پیش در، نشانه‌ها و علائمی که قبل از ظهور اصلی بیماری به وجود می‌آید.