معنی فارسی professorlike
B2به طرز رفتار و ویژگیهای مرتبط با یک استاد دانشگاه اشاره دارد، شامل دانش وسیع و رویکردهای آموزشی.
Having traits or behaviors typical of a professor, including extensive knowledge and a pedagogical approach.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرز رفتار او شبیه یک استاد بود و دانش و صبر زیادی نشان میداد.
مثال:
His manner was professorlike, showing great knowledge and patience.
معنی(example):
او رویکردی شبیه استادان برای دانشآموزانش اتخاذ کرد و بر تفکر انتقادی تأکید نمود.
مثال:
She adopted a professorlike approach to her students, emphasizing critical thinking.
معنی فارسی کلمه professorlike
:
به طرز رفتار و ویژگیهای مرتبط با یک استاد دانشگاه اشاره دارد، شامل دانش وسیع و رویکردهای آموزشی.