معنی فارسی proficientness
B2تسلط به معنای سطح بالای مهارت و توانایی در یک زمینه خاص است.
The quality of being proficient; a high level of skill.
- NOUN
example
معنی(example):
تسلط تیم در عملکردشان مشهود بود.
مثال:
The proficientness of the team was evident in their performance.
معنی(example):
آموزش تسلط شرکتکنندگان را بهبود بخشید.
مثال:
Training improved the proficientness of the participants.
معنی فارسی کلمه proficientness
:
تسلط به معنای سطح بالای مهارت و توانایی در یک زمینه خاص است.