معنی فارسی proforeign
B2پروفارن، به معنای متعلق به یا ناشی از دیدگاههای خارجی و غیر محلی.
Relating to or characteristic of foreign ideas or influences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیدگاههای پروفارن او باورهای سنتی را به چالش کشید.
مثال:
Her proforeign views challenged traditional beliefs.
معنی(example):
او نظریه پروفارن داشت که گفتگوها را گسترش میداد.
مثال:
He had a proforeign perspective that broadened discussions.
معنی فارسی کلمه proforeign
:
پروفارن، به معنای متعلق به یا ناشی از دیدگاههای خارجی و غیر محلی.