معنی فارسی profoundness
C2عمق، به معنای شدت یا کیفیت عمیق و معنیدار در تفکر یا احساس.
The quality of having deep meaning or significance.
- NOUN
example
معنی(example):
عمق بینشهای او همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The profoundness of her insights impressed everyone.
معنی(example):
نظرات او به بحث عمق بخشید.
مثال:
His comments added profoundness to the discussion.
معنی فارسی کلمه profoundness
:
عمق، به معنای شدت یا کیفیت عمیق و معنیدار در تفکر یا احساس.