معنی فارسی profraternity

B2

نوعی برادری یا گروه که بر پایه همکاری و همبستگی استوار است.

A fraternity that promotes brotherhood and camaraderie among its members.

example
معنی(example):

این برادری اشتراک، همبستگی را بین اعضای خود تشویق کرد.

مثال:

The profraternity encouraged unity among its members.

معنی(example):

این برادری هر ساله یک رویداد برای تقویت جامعه برگزار می‌کند.

مثال:

The profraternity held an annual event to foster community.

معنی فارسی کلمه profraternity

: معنی profraternity به فارسی

نوعی برادری یا گروه که بر پایه همکاری و همبستگی استوار است.