معنی فارسی profugate
B1پناهنده، شخصی که از محل زندگی خود به دلیل ترس یا فشار سیاسی یا اجتماعی فرار کرده است.
A person who has fled their country due to persecution or danger.
- NOUN
example
معنی(example):
پناهنده زندگی جدیدی در کشور دیگری آغاز کرد.
مثال:
The profugate made a new life in a different country.
معنی(example):
بسیاری از پناهندگان به دنبال پناهندگی برای آیندهای بهتر هستند.
مثال:
Many profugates seek asylum for a better future.
معنی فارسی کلمه profugate
:
پناهنده، شخصی که از محل زندگی خود به دلیل ترس یا فشار سیاسی یا اجتماعی فرار کرده است.