معنی فارسی profunda

B2

اعماق، به نقاط عمیق یا زیرشیب‌های بالقوه یا نامکشوف اشاره دارد.

Refers to deep parts, often used in a scientific context for exploring depths.

example
معنی(example):

اعماق اقیانوس هنوز به طور کامل کشف نشده‌اند.

مثال:

The profunda of the ocean are yet to be fully explored.

معنی(example):

دانشمندان در حال مطالعه بر اعماق موجودات دریایی عمیق هستند.

مثال:

Scientists are studying the profunda of deep-sea creatures.

معنی فارسی کلمه profunda

: معنی profunda به فارسی

اعماق، به نقاط عمیق یا زیرشیب‌های بالقوه یا نامکشوف اشاره دارد.