معنی فارسی progenitorship
B1نسبت اجدادی، به رابطه میان اجداد و نسلهای بعدی اشاره دارد و در مباحث علمی مانند زیستشناسی و آموزش تاریخ کاربرد دارد.
The status or condition of being a progenitor, especially in a biological context.
- NOUN
example
معنی(example):
نسبت اجدادی این گونه به زمانهای باستانی میرسد.
مثال:
The progenitorship of the species can be traced back to ancient times.
معنی(example):
درک نسبت اجدادی به دانشمندان کمک میکند تا درباره تاریخ تکامل یاد بگیرند.
مثال:
Understanding progenitorship helps scientists learn about evolutionary history.
معنی فارسی کلمه progenitorship
:
نسبت اجدادی، به رابطه میان اجداد و نسلهای بعدی اشاره دارد و در مباحث علمی مانند زیستشناسی و آموزش تاریخ کاربرد دارد.