معنی فارسی prognosing
B1پیشبینی کردن، به معنای تخمین یا حدس زدن نتیجه یک واقعه یا وضعیت در آینده.
The act of predicting or forecasting an outcome based on current information.
- VERB
example
معنی(example):
پزشک در حال پیشبینی نتیجه احتمالی بیماری است.
مثال:
The doctor is prognosing the likely outcome of the illness.
معنی(example):
آنها در حال پیشبینی آب و هوا برای هفته آینده هستند.
مثال:
They are prognosing the weather for next week.
معنی فارسی کلمه prognosing
:
پیشبینی کردن، به معنای تخمین یا حدس زدن نتیجه یک واقعه یا وضعیت در آینده.