معنی فارسی prognosticable

B1

قابل پیش‌بینی، به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که می‌توان نتیجه آن را با تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود تخمین زد.

Able to be predicted or forecasted.

example
معنی(example):

برخی از شرایط پزشکی با آزمایش‌های صحیح قابل پیش‌بینی هستند.

مثال:

Certain medical conditions are prognosticable with the right tests.

معنی(example):

نتایج این تحلیل در یک زمینه علمی قابل پیش‌بینی است.

مثال:

The results of this analysis are prognosticable in a scientific context.

معنی فارسی کلمه prognosticable

: معنی prognosticable به فارسی

قابل پیش‌بینی، به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که می‌توان نتیجه آن را با تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود تخمین زد.