معنی فارسی progressist
B2پیشرو، فردی که به تغییرات و اصلاحات اجتماعی و سیاسی اعتقاد دارد و برای بهبود جامعه تلاش میکند.
A person who advocates for social reform and progressive changes.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پیشرو به اصلاحات اجتماعی اعتقاد دارد.
مثال:
A progressist believes in social reform.
معنی(example):
ایدههای پیشرو معمولاً بر تساوی تأکید دارند.
مثال:
Progressist ideas often promote equality.
معنی فارسی کلمه progressist
:
پیشرو، فردی که به تغییرات و اصلاحات اجتماعی و سیاسی اعتقاد دارد و برای بهبود جامعه تلاش میکند.