معنی فارسی prolificy

B1

پربار بودن، به معنای داشتن یا تولید زیاد در یک زمینه خاص.

The quality of producing many works or results.

example
معنی(example):

پربار بودن نویسنده در کتاب‌های متعدد او مشخص است.

مثال:

The prolificy of the author is evident in her numerous books.

معنی(example):

پرباری او در نوشتن مقالات، جوایز زیادی برایش به ارمغان آورد.

مثال:

His prolificy in writing articles won him several awards.

معنی فارسی کلمه prolificy

: معنی prolificy به فارسی

پربار بودن، به معنای داشتن یا تولید زیاد در یک زمینه خاص.