معنی فارسی prolificly

B1

پربارانه، به معنای همراه با فراوانی یا به صورت زیاد انجام دادن.

In a prolific manner; producing or creating in abundance.

example
معنی(example):

او به طور پربار می‌نویسد و هر چند ماه یک کتاب تمام می‌کند.

مثال:

She writes prolificly, completing a book every few months.

معنی(example):

او به طور پربار باغبانی می‌کرد و حیاط را پر از گل‌ها و سبزیجات می‌نمود.

مثال:

He gardened prolificly, filling the yard with flowers and vegetables.

معنی فارسی کلمه prolificly

: معنی prolificly به فارسی

پربارانه، به معنای همراه با فراوانی یا به صورت زیاد انجام دادن.