معنی فارسی prolificity
B1پرباری، به معنای توانایی تولید بسیار در زمینهها یا موضوعات مختلف.
The state of being prolific; producing abundantly.
- NOUN
example
معنی(example):
پرباری او در شعر الهامبخش بسیاری از نویسندگان جوان بوده است.
مثال:
Her prolificity in poetry has inspired many young writers.
معنی(example):
پرباری گونهها در این اکوسیستم شگفتانگیز است.
مثال:
The prolificity of species in this ecosystem is astonishing.
معنی فارسی کلمه prolificity
:
پرباری، به معنای توانایی تولید بسیار در زمینهها یا موضوعات مختلف.