معنی فارسی promisable
B1قابل وعده، که به آنچه امیدهای مثبتی را درباره آینده پیشنهاد میکند، اشاره دارد.
Able to be promised or having the potential for future success or benefits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نتایج پروژه قطعاً وعدهدهنده هستند.
مثال:
The results of the project are certainly promissable.
معنی(example):
این طرح بسیار وعدهدهنده برای موفقیت آینده است.
مثال:
This plan is highly promissable for future success.
معنی فارسی کلمه promisable
:
قابل وعده، که به آنچه امیدهای مثبتی را درباره آینده پیشنهاد میکند، اشاره دارد.