معنی فارسی promiscuities
B2رفتارهای بیپروا، به ویژه در زمینههای جنسی و ارتباطات اجتماعی.
The quality or state of being promiscuous, often related to casual sexual relationships.
- NOUN
example
معنی(example):
نگرانیهایی درباره رفتارهای بیپروا در جامعه وجود داشت.
مثال:
There were concerns about the promiscuities in the community.
معنی(example):
این مطالعه رفتارهای بیپروا را که بر دینامیک روابط تاثیر میگذارد، بررسی کرد.
مثال:
The study examined the promiscuities that affect relationship dynamics.
معنی فارسی کلمه promiscuities
:
رفتارهای بیپروا، به ویژه در زمینههای جنسی و ارتباطات اجتماعی.