معنی فارسی promiseful
B1حالت یا ویژگی داشتن امید و وعده.
Full of promise; offering hope for the future.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سخنرانی پر از کلمات امیدوارکننده بود.
مثال:
The speech was filled with promiseful words.
معنی(example):
نگرش امیدوارکننده او تیم را الهام بخشید.
مثال:
Her promiseful attitude inspired the team.
معنی فارسی کلمه promiseful
:
حالت یا ویژگی داشتن امید و وعده.