معنی فارسی promorphological
C1خصیصههای زیستشناسی واژهساز به ساختار و ویژگیهای کلمات و نحوه تغییر آنها اشاره دارد.
Relating to the study of the structure and form of words, especially as it pertains to their fundamental units.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل زیستشناسی واژهساز متن پیچیده بود.
مثال:
The promorphological analysis of the text was intricate.
معنی(example):
ویژگیهای زیستشناسی واژهساز بر چگونگی ساخت کلمات تأثیر میگذارد.
مثال:
Promorphological features influence how words are formed.
معنی فارسی کلمه promorphological
:
خصیصههای زیستشناسی واژهساز به ساختار و ویژگیهای کلمات و نحوه تغییر آنها اشاره دارد.