معنی فارسی promorphology

B2

زیست‌شناسی واژه‌ساز، شاخه‌ای از زبان‌شناسی که به بررسی مؤلفه‌های بنیادی معنایی می‌پردازد.

The study of the fundamental units of meaning and their grammatical relationships.

example
معنی(example):

زیست‌شناسی واژه‌ساز مطالعه واحدهای بنیادی معنایی در زبان است.

مثال:

Promorphology studies the basic units of meaning in language.

معنی(example):

درک زیست‌شناسی واژه‌ساز می‌تواند در یادگیری زبان کمک کند.

مثال:

Understanding promorphology can aid in language learning.

معنی فارسی کلمه promorphology

: معنی promorphology به فارسی

زیست‌شناسی واژه‌ساز، شاخه‌ای از زبان‌شناسی که به بررسی مؤلفه‌های بنیادی معنایی می‌پردازد.