معنی فارسی promorph

B2

صورت‌ساز، نشانه‌ای از بنیادی‌ترین شکل یک واژه که تغییرات صرفی و نحوی را نشان می‌دهد.

A basic form of a word from which other forms can be derived.

example
معنی(example):

یک صورت‌ساز نمایانگر فرم بنیادی یک کلمه است.

مثال:

A promorph represents the fundamental form of a word.

معنی(example):

در زبان‌شناسی، صورت‌ساز برای درک ساختارهای کلمات ضروری است.

مثال:

In linguistics, the promorph is essential for understanding word structures.

معنی فارسی کلمه promorph

: معنی promorph به فارسی

صورت‌ساز، نشانه‌ای از بنیادی‌ترین شکل یک واژه که تغییرات صرفی و نحوی را نشان می‌دهد.