معنی فارسی propends

B1

حرکت یا تمایل به سمت یک وضعیت خاص یا جهت خاص.

To lean or incline towards a certain condition or direction.

example
معنی(example):

این بحث به سمت سیاست‌های جامع‌تر پیش می‌رود.

مثال:

The debate propends towards more inclusive policies.

معنی(example):

با پیشرفت بحث، تمرکز به احتمال زیاد تغییر می‌کند.

مثال:

As the discussion progresses, it propends to shift focus.

معنی فارسی کلمه propends

: معنی propends به فارسی

حرکت یا تمایل به سمت یک وضعیت خاص یا جهت خاص.