معنی فارسی propendent
B1پیشرفته، در خصوص نیرو یا قدرتی که به جلو فشار میآورد یا قادر به حرکت است.
Relating to a force that propels; intended to advance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نیروی پیشرفته برای عملکرد موتور ضروری بود.
مثال:
The propendent force was necessary for the engine to operate.
معنی(example):
او اصول پیشرفته فیزیک را توضیح داد.
مثال:
He explained the propendent principles of physics.
معنی فارسی کلمه propendent
:
پیشرفته، در خصوص نیرو یا قدرتی که به جلو فشار میآورد یا قادر به حرکت است.