معنی فارسی propensely

B1

به طور مستعدانه، به شیوه‌ای که گرایش به انجام کاری خاص نشان می‌دهد.

In a manner that demonstrates a tendency to do something.

example
معنی(example):

او به طور مستعدانه در توضیح ایده‌هایش سخن گفت.

مثال:

She spoke propensely when explaining her ideas.

معنی(example):

او به طور مستعدانه می‌نویسد که شور و شوقش را منعکس می‌کند.

مثال:

He writes propensely, reflecting his enthusiasm.

معنی فارسی کلمه propensely

: معنی propensely به فارسی

به طور مستعدانه، به شیوه‌ای که گرایش به انجام کاری خاص نشان می‌دهد.