معنی فارسی propension
B1تمایل یا گرایش به انجام کاری خاص یا در یک جهت خاص.
A tendency or inclination to do something in a certain direction or manner.
- NOUN
example
معنی(example):
تمایل او به خلاقیت مشهود است.
مثال:
His propension toward creativity is evident.
معنی(example):
آنها در پروژههای گروهی تمایل به کار تیمی نشان دادند.
مثال:
They showed a propension for teamwork in group projects.
معنی فارسی کلمه propension
:
تمایل یا گرایش به انجام کاری خاص یا در یک جهت خاص.