معنی فارسی proportionalism
B1تناسبگرایی، اصولی که به نسبتها و تناسبات در طراحی یا تحلیل میپردازد.
A principle or doctrine concerning the use of proportions in various contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
تناسبگرایی اغلب در هنر برای دستیابی به تعادل استفاده میشود.
مثال:
Proportionalism is often used in art to achieve balance.
معنی(example):
او در ریاضی تناسبگرایی را مطالعه میکند.
مثال:
He studies proportionalism in mathematics.
معنی فارسی کلمه proportionalism
:
تناسبگرایی، اصولی که به نسبتها و تناسبات در طراحی یا تحلیل میپردازد.