معنی فارسی prostheca

B1

پروستیکا، ارگانی که در برخی از بندپایان برای کارکردهای خاص وجود دارد.

An organ in some arthropods associated with specific functions.

example
معنی(example):

پروستیکا معمولاً در آناتومی برخی از بندپایان استفاده می‌شود.

مثال:

The prostheca is often utilized in the anatomy of certain arthropods.

معنی(example):

پژوهشگران پروستیکا را برای درک عملکرد حشرات مطالعه می‌کنند.

مثال:

Researchers study the prostheca for insights into insect function.

معنی فارسی کلمه prostheca

: معنی prostheca به فارسی

پروستیکا، ارگانی که در برخی از بندپایان برای کارکردهای خاص وجود دارد.