معنی فارسی prosthenic

B1

پروستهنیک، به ویژگی‌ها یا تغییرات مرتبط با یک وضعیت خاص در موجودات اشاره می‌کند.

Relating to prosthenia; characterized by specific responses or changes.

example
معنی(example):

اثر پروستهنیک در گروه آزمایشی مشاهده شد.

مثال:

The prosthenic effect was observed in the experimental group.

معنی(example):

مطالعات بر روی پاسخ‌های پروستهنیک می‌تواند تغییرات رفتاری را نشان دهد.

مثال:

Studies on prosthenic responses can reveal behavioral changes.

معنی فارسی کلمه prosthenic

: معنی prosthenic به فارسی

پروستهنیک، به ویژگی‌ها یا تغییرات مرتبط با یک وضعیت خاص در موجودات اشاره می‌کند.