معنی فارسی protax
B1پروتاکس به ویژگی خاصی در ساختارهای زیستی اشاره دارد که در گونههای مختلف کشف میشود.
A specific anatomical structure found in certain biological species.
- NOUN
example
معنی(example):
پروتاکس به یک ویژگی خاص آناتومیکی در برخی گونهها اشاره دارد.
مثال:
The protax refers to a specific anatomical feature in some species.
معنی(example):
کارشناسان پروتاکس را به عنوان یک جزء کلیدی در بررسی شناسایی کردند.
مثال:
Experts identified the protax as a key component in the study.
معنی فارسی کلمه protax
:
پروتاکس به ویژگی خاصی در ساختارهای زیستی اشاره دارد که در گونههای مختلف کشف میشود.