معنی فارسی protthalli

B1

پروتالی، بخش جوان گیاه سرخس که در مراحل ابتدایی رشد قرار دارد.

The young form of a plant, specifically a fern, that develops from spores.

example
معنی(example):

پروتالی از سرخس کوچک و سبز است.

مثال:

The protthalli of the fern are small and green.

معنی(example):

پروتالی همچنین می‌تواند به صورت غیرجنسی تولید مثل کند.

مثال:

Protthalli can also reproduce asexually.

معنی فارسی کلمه protthalli

: معنی protthalli به فارسی

پروتالی، بخش جوان گیاه سرخس که در مراحل ابتدایی رشد قرار دارد.