معنی فارسی protype
B1نمونه اولیه، نسخه آزمایشی از یک محصول که برای تست و ارزیابی ایجاد میشود.
A preliminary model of something from which other forms are developed or copied.
- NOUN
example
معنی(example):
مهندس یک نمونه اولیه برای دستگاه جدید ایجاد کرد.
مثال:
The engineer created a protype for the new device.
معنی(example):
یک نمونه اولیه به تجسم محصول نهایی کمک میکند.
مثال:
A protype helps to visualize the final product.
معنی فارسی کلمه protype
:
نمونه اولیه، نسخه آزمایشی از یک محصول که برای تست و ارزیابی ایجاد میشود.