معنی فارسی proxime
B1نزدیک؛ به معنای نزدیک بودن به زمان یا مکان خاص.
Near; indicating closeness to a specific time or place.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نزدیکی رویدادها برای تحقیق حیاتی بود.
مثال:
The proxime of the events was crucial for the investigation.
معنی(example):
نزدیک خانه من یک ایستگاه اتوبوس هست که بسیار راحت است.
مثال:
Proxime to my house is a bus stop that is very convenient.
معنی فارسی کلمه proxime
:
نزدیک؛ به معنای نزدیک بودن به زمان یا مکان خاص.