معنی فارسی proximities

B1

نزدیکی‌ها، به معنای فواصل یا نزدیکی‌های مکانی یا اجتماعی بین عناصر مختلف است.

The state of being near in space or relationship.

example
معنی(example):

نزدیکی‌های دو شهر رفت و آمد را آسان کرد.

مثال:

The proximities of the two cities made commuting easy.

معنی(example):

از نظر نزدیکی‌های اجتماعی، دوستان معمولاً در نزدیکی یکدیگر زندگی می‌کنند.

مثال:

In terms of social proximities, friends often live close to each other.

معنی فارسی کلمه proximities

: معنی proximities به فارسی

نزدیکی‌ها، به معنای فواصل یا نزدیکی‌های مکانی یا اجتماعی بین عناصر مختلف است.