معنی فارسی pulpitic

B2

پولپیتیک به شرایطی اشاره دارد که به التهاب عصب دندان (پولپ) مربوط می‌شود.

Pertaining to or characterized by pulpitis, which is the inflammation of the dental pulp.

example
معنی(example):

وضعیت دندانی به عنوان پولپیتیک توصیف شد.

مثال:

The dental condition was described as pulpitic.

معنی(example):

او جنبه‌های پولپیتیک سلامت دندان را بررسی کرد.

مثال:

He studied the pulpitic aspects of dental health.

معنی فارسی کلمه pulpitic

: معنی pulpitic به فارسی

پولپیتیک به شرایطی اشاره دارد که به التهاب عصب دندان (پولپ) مربوط می‌شود.