معنی فارسی pulpitically

B2

به طور پولپیتیک، به شیوه‌ای که مرتبط با موعظه یا ارشاد باشد، اشاره دارد.

In a manner that is related to or characteristic of preaching.

example
معنی(example):

او به طور پولپیتیک درباره اهمیت compassion صحبت کرد.

مثال:

She spoke pulpitically about the importance of compassion.

معنی(example):

رهبر به طور پولپیتیک به چالش‌های پیش روی جامعه پرداخت.

مثال:

The leader pulpitically addressed the challenges facing society.

معنی فارسی کلمه pulpitically

: معنی pulpitically به فارسی

به طور پولپیتیک، به شیوه‌ای که مرتبط با موعظه یا ارشاد باشد، اشاره دارد.