معنی فارسی pulpitical

B2

پولپیتیک به مباحث یا مسائل مرتبط با مذهب و موعظه‌ها اشاره دارد.

Relating to or characteristic of preaching or the pulpit.

example
معنی(example):

بحث پولپیتیک مشکلات مختلف اخلاقی را پوشش داد.

مثال:

The pulpitical debate covered various moral issues.

معنی(example):

پس از موعظه، آنها در یک بحث پولپیتیک شرکت کردند.

مثال:

They engaged in a pulpitical discussion after the sermon.

معنی فارسی کلمه pulpitical

: معنی pulpitical به فارسی

پولپیتیک به مباحث یا مسائل مرتبط با مذهب و موعظه‌ها اشاره دارد.