معنی فارسی pulsidge
B1نبض، حرکتی که به سبب انقباض و انبساط قلب ایجاد میشود و معمولاً در شریانها حس میشود.
A rhythmic expansion and contraction of blood vessels, often felt as a heartbeat.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک نبض را برای بررسی ضربان قلب بیمار نظارت کرد.
مثال:
The doctor monitored the pulsidge to check the patient's heart rate.
معنی(example):
نبض بالاتر نشاندهندهٔ ضربان قلب قویتر است.
مثال:
A higher pulsidge indicates a stronger heartbeat.
معنی فارسی کلمه pulsidge
:
نبض، حرکتی که به سبب انقباض و انبساط قلب ایجاد میشود و معمولاً در شریانها حس میشود.