معنی فارسی punchproof
B2مقاوم در برابر ضربات، به خصوص در مورد مواد یا وسایل حفاظتی.
Resistant to impacts; capable of withstanding punches or blows.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
متریال استفاده شده در این ژاکت به گونهای طراحی شده که در برابر ضربه مقاوم باشد.
مثال:
The material used in this jacket is designed to be punchproof.
معنی(example):
آنها یک سپر مقاوم در برابر ضربه برای سربازان ایجاد کردند.
مثال:
They created a punchproof shield for the soldiers.
معنی فارسی کلمه punchproof
:
مقاوم در برابر ضربات، به خصوص در مورد مواد یا وسایل حفاظتی.