معنی فارسی punctiliousness
B2دقت در پیروی از قوانین و جزئیات بهویژه در تعاملات اجتماعی و رسمی.
Attention to detail and correct behavior in a formal context.
- NOUN
example
معنی(example):
دقت او در پیروی از قوانین همه را تحت تاثیر قرار داد.
مثال:
Her punctiliousness in following the rules impressed everyone.
معنی(example):
دقت میتواند هم یک صفت خوب و هم یک عیب در محیطهای خلاقانه باشد.
مثال:
Punctiliousness can be both a virtue and a drawback in creative environments.
معنی فارسی کلمه punctiliousness
:
دقت در پیروی از قوانین و جزئیات بهویژه در تعاملات اجتماعی و رسمی.