معنی فارسی punctist

B1

شخصی که بر تکنیک‌های نشانه‌گذاری تمرکز دارد.

A person who advocates for the importance of punctuation.

example
معنی(example):

به عنوان یک نشانه‌گذار، او به اهمیت نشانه‌گذاری صحیح معتقد است.

مثال:

As a punctist, she believes in the importance of proper punctuation.

معنی(example):

نشانه‌گذار با دقت خطاها را در دست‌نوشته اصلاح کرد.

مثال:

The punctist corrected the errors in the manuscript with care.

معنی فارسی کلمه punctist

: معنی punctist به فارسی

شخصی که بر تکنیک‌های نشانه‌گذاری تمرکز دارد.