معنی فارسی puppetism

B2

شیوه‌ای از کنترل یا دستکاری که در آن شخص یا گروهی به عنوان عروسک استفاده می‌شود.

A system or practice of controlling someone or something, as if they are a puppet.

example
معنی(example):

عروسک‌گردانی در سیاست معمولاً به دستکاری توسط قدرت‌های پنهان منجر می‌شود.

مثال:

Puppetism in politics often leads to manipulation by hidden powers.

معنی(example):

مفهوم عروسک‌گردانی نگرانی‌هایی درباره خودمختاری ایجاد می‌کند.

مثال:

The concept of puppetism raises concerns about autonomy.

معنی فارسی کلمه puppetism

: معنی puppetism به فارسی

شیوه‌ای از کنترل یا دستکاری که در آن شخص یا گروهی به عنوان عروسک استفاده می‌شود.