معنی فارسی put someone right
B1به معنای اصلاح یک اشتباه یا تصحیح فکر یا اطلاعات نادرست شخصی.
To correct someone or clarify a misunderstanding.
- IDIOM
example
معنی(example):
باید او را در مورد زمان جلسه درست کنم.
مثال:
I had to put him right about the meeting time.
معنی(example):
او به من کمک کرد تا بعد از اینکه دستورالعملها را اشتباه فهمیدم، درست شوم.
مثال:
She helped put me right after I misunderstood the instructions.
معنی فارسی کلمه put someone right
:
به معنای اصلاح یک اشتباه یا تصحیح فکر یا اطلاعات نادرست شخصی.