معنی فارسی put someone's ass in a sling

B2

به معنای در موقعیت دشواری قرار دادن یا به دردسر افتادن به خاطر کاری که انجام داده‌اید.

To get into trouble or face consequences for one's actions.

example
معنی(example):

رفتار بی‌احتیاط او باعث شده که در مقابل مدیر به مشکل بیفتد.

مثال:

His careless behavior put his ass in a sling with the manager.

معنی(example):

اگر به اشتباه کردن ادامه بدهی، قطعاً به مشکل خواهی افتاد.

مثال:

If you keep making mistakes, you'll definitely put your ass in a sling.

معنی فارسی کلمه put someone's ass in a sling

:

به معنای در موقعیت دشواری قرار دادن یا به دردسر افتادن به خاطر کاری که انجام داده‌اید.