معنی فارسی putation

B1

فرایند تجزیه و تحلیل و ارزیابی داده‌ها یا شواهد.

The act of evaluating or analyzing evidence or information.

example
معنی(example):

تحلیل مدارک در دادگاه بسیار حیاتی بود.

مثال:

The putation of the evidence was crucial for the trial.

معنی(example):

او تمام روز را صرف تجزیه و تحلیل تحقیقاتش کرد.

مثال:

She spent the day working on the putation of her research.

معنی فارسی کلمه putation

: معنی putation به فارسی

فرایند تجزیه و تحلیل و ارزیابی داده‌ها یا شواهد.