معنی فارسی pyramidoidal
B1به شکل هرم، اشاره به طراحی یا ساختاری که ویژگیهای هرم را دارد.
Relating to a shape or design that is pyramid-like.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند از طراحی هرمگونهای برای ایجاد عمق در نقاشی استفاده کرد.
مثال:
The artist used a pyramidoidal design to create depth in the painting.
معنی(example):
این مفهوم هرمگونه به ما کمک میکند تا سلسله مراتب در سازماندهی دادهها را تجسم کنیم.
مثال:
This pyramidoidal concept helps us visualize the hierarchy in data organization.
معنی فارسی کلمه pyramidoidal
:
به شکل هرم، اشاره به طراحی یا ساختاری که ویژگیهای هرم را دارد.