معنی فارسی pyramidologist
B1شخصی که به مطالعه هرمها و ساختارهای هرممانند میپردازد.
A specialist who studies pyramids and pyramid-like structures.
- NOUN
example
معنی(example):
هرمشناس نظریههای جالبی درباره سازههای باستانی به اشتراک گذاشت.
مثال:
The pyramidologist shared fascinating theories about the ancient structures.
معنی(example):
به عنوان یک هرمشناس، او تمام زندگیاش را به مطالعه این ساختههای عظیم اختصاص داد.
مثال:
As a pyramidologist, he dedicated his life to studying these monumental creations.
معنی فارسی کلمه pyramidologist
:
شخصی که به مطالعه هرمها و ساختارهای هرممانند میپردازد.