معنی فارسی quadrantlike

B1

شکل‌واره‌ای شبیه به چهارگانه، به طراحی یا رویکردی اشاره دارد که به چهار بخش تقسیم شده باشد.

Resembling or having characteristics of a quadrant, often in design or structure.

example
معنی(example):

طراحی به شکل چهارگانه بود و چهار بخش اصلی را شامل می‌شد.

مثال:

The design was quadrantlike, featuring four main sections.

معنی(example):

روش او در حل مسئله به شکل چهارگانه بود و آن را به مناطق مشخص تقسیم کرد.

مثال:

His approach to the problem was quadrantlike, dividing it into distinct areas.

معنی فارسی کلمه quadrantlike

: معنی quadrantlike به فارسی

شکل‌واره‌ای شبیه به چهارگانه، به طراحی یا رویکردی اشاره دارد که به چهار بخش تقسیم شده باشد.