معنی فارسی quadrateness
B2چهارگوش بودن، ویژگی ای است که به شکلهای مستطیلی و مربع اطلاق میشود.
The quality of being square or rectangular in shape.
- NOUN
example
معنی(example):
چهارگوش بودن اشکال تحلیل آنها را آسانتر کرد.
مثال:
The quadrateness of the shapes made them easy to analyze.
معنی(example):
در هندسه، چهارگوش بودن یک جنبه کلیدی از بسیاری از اشکال است.
مثال:
In geometry, quadrateness is a key aspect of many figures.
معنی فارسی کلمه quadrateness
:
چهارگوش بودن، ویژگی ای است که به شکلهای مستطیلی و مربع اطلاق میشود.