معنی فارسی quadrigate
B2محل تقاطع جادهای با چهار جهت.
A junction or intersection with four roads or branches.
- NOUN
example
معنی(example):
چهارگام به یک تقاطع جادهای با چهار شاخه اشاره دارد.
مثال:
The quadrigate refers to a four-branch road junction.
معنی(example):
آنها طرح شهری را در اطراف یک چهارگام برای بهبود ترافیک برنامهریزی کردند.
مثال:
They planned the city layout around a quadrigate for better traffic flow.
معنی فارسی کلمه quadrigate
:
محل تقاطع جادهای با چهار جهت.